دعای پروردگار
( دیکته شده توسط مهربابا ـ 1953 )

پروردگارا تویی پرورنده و تویی نگهبان.
نداری آغاز و انجام. نداری همتا و نه مانند.
بیرون از تصور و قیاسی و فهم ما نارسا به شناخت تو.
تویی بی‌رنگ و بی‌‌بیان، بی‌شکل و بی‌نشان و برتر از وهم وگمان.
تویی نامحدود و بیکران، نیستی ناپذیر جاودان، ماورای تصور و گمان.
تویی بخش نا‌شدنی و تویی نادیدنی، مگر به دیده‌ی دل باطنی.
تویی که همیشه بوده‌ای، همیشه هستی و همیشه خواهی بود.
تویی در همه جا و در همه چیز، و تویی آنسوی همه جا و همه چیز.
تویی در آسمان‌ها و در ژرف دریاها.
تویی آشکارا و نهان در همه‌ی طبقات و هم آنسوی طبقات.
تویی در عالم سه‌گانه و هم بالاتر از عالم سه‌گا نه.
تویی بی‌نیاز و برتر از توانایی ادراک.
تویی آفریدگار، خداوند خداوندان و دانای رازهای نهان،
از دیدگان پنهان و در دل‌ها عیان.
تویی توانای کل و در همه حال و همه جا حاضر و ناظر.
تویی دانش بیکران، نیروی بیکران و سرور بیکران.
تویی دریای معرفت، دانای مطلق و دانش بیکران،
دانای از گذشته، حال و آینده و تویی خود دانش و سرچشمه معرفت.
تویی بخشاینده کل، سرور کاینات و خیرخواه جاودان.
تویی جان جانان و دارای صفات جاودان.
تویی با‌نشان و بی‌نشان.
تویی ذات سه‌گانه راستی، معرفت و سرور.
تویی سرچشمه حقیقت و اقیانوس مهر و محبت.
تویی یگانه قدیم و برترین برتر.
تویی پرابهو، پرمِشور.
تویی آنسوی خدا بلکه آنسوتر.
تویی پربرهما، الله، الهی، یزدان، اهورامزدا، خداوندگار محبوب.
نامت ایزد و تنها تویی شایسته پرستش.